[RB@Blog_Title]

z

هنر و مدرنیسم

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۱۷ ب.ظ
  • نویسنده : یزدان ایرانی
  • بازدید : [۲۳] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: تاریخ ,

مدرنیسم ، جستجوی آرمان گرایانه حقیقت ، در نیمه دوم قرن بیستم جای خود را به تحقق ناپذیری آن داد. تئودور دبلیو آدورنو در سال 1970 گفت: "اکنون مسلم است که دیگر هیچ چیز مربوط به هنر را نمی توان مسلم دانست: نه خود هنر ، نه هنر در ارتباط با کل و نه حتی حق وجود هنر." نسبی گرایی به عنوان یک حقیقت اجتناب ناپذیر پذیرفته شد ، که منجر به دوره هنر معاصر و انتقادات پست مدرن شد ، جایی که فرهنگ های جهان و تاریخ به عنوان شکل های در حال تغییر دیده می شوند ، که فقط با بدبینی و کنایه قابل ارزیابی و استخراج است. علاوه بر این ، جدایی فرهنگ به طور فزاینده ای تار و تار است و برخی معتقدند که اکنون مناسب تر است که به جای فرهنگ منطقه ای ، به فرهنگ جهانی فکر کنیم.

مجری مهندس اراک مجری ذیصلاح تهران مجری ذیصلاح اراک

در مبدا اثر هنری ، مارتین هایدگر ، فیلسوف آلمانی و متفکر اصلی ، ذات هنر را از نظر مفاهیم هستی و حقیقت توصیف می کند. او استدلال می کند که هنر نه تنها راهی برای بیان عنصر حقیقت در یک فرهنگ است ، بلکه وسیله ای برای ایجاد آن و فراهم آوردن یک تخته کوهی است که می توان "آنچه هست" را از آن آشکار کرد. آثار هنری صرفاً نمایشی از شیوه کار نیستند ، بلکه در واقع درک مشترک جامعه را ایجاد می کنند. هر بار که یک اثر هنری جدید به هر فرهنگی اضافه می شود ، معنای موجودیت آن ذاتاً تغییر می کند.

از نظر تاریخی ، مهارت ها و ایده های هنری و هنری اغلب از طریق تجارت گسترش یافته است. نمونه آن جاده ابریشم است که در آن می توان تأثیرات هلنیستی ، ایرانی ، هندی و چینی را با هم مخلوط کرد. هنر بودایی Greco یکی از بارزترین نمونه های این تعامل است. نشست فرهنگ ها و جهان بینی های مختلف نیز بر خلق هنری تأثیرگذار بود. نمونه آن کلان شهر بندر چند فرهنگی تریست در آغاز قرن بیستم است ، جایی که جیمز جویس با نویسندگانی از اروپای میانه و توسعه هنری شهر نیویورک به عنوان قابل ذوب فرهنگی ملاقات کرد.

ادامه مطلب